دعای ۲ ( دعا در صلوات و درود بر رسول خدا و بیان اوصاف آن حضرت ) ترجمه محیی الدین مهدی الهی قمشه ای

(۱) حمد و ستایش خداى متعال را که به نعمت وجود پیغمبر (گرامیش حضرت) محمد صلى الله علیه و آله منت گذاشت بر ما (امت مرحومه) نه بر امتهاى دوران گذشته و قرنهاى سپرى شده و این نعمت بزرگ را به قدرت کامله خود به ما عطا کرد آن قدرتى که از هیچ امر عظیم و بزرگ عالم عجز در او راه ندارد و کوچکترین چیز هم از محیط قدرت و علمش ناپدید و فوت نخواهد شد
(۲) (بدان قدرت بى‌نهایت) حضرت محمد را خاتم (رسولان خود) قرار داد بر تمام مخلوقاتش و ما (امت پیغمبر یا ما اهل بیت او) را شاهد و گواه (بر صدق و حقیقت راستى رسالت او) بر منکران حضرتش مقرر داشت و ما را به فضل و کرمش (بر مخالفین و دشمنان اسلام) که قومى بى‌قدر و عزت بودند قدرت و غلبه و فزونى (از هر جهت) بخشید (تا آنجا که دشمنان همه مقهور و مغلوب شدند)
(۳) پروردگارا پس درود و تحیت فرست بر حضرت محمد (ص) که او بر وحى تو امین است و شریفتر و بزرگتر و بزرگوارتر از تمام خلق تست و اوست امام و پیشواى رحمت و فیض (علوم آسمانى) و واسطه و قائد خیرات عالم و مفتاح برکات و موائد (عقلى و علمى و اخلاقى و ادب انسانى) بر تمام خلق‌
(۴) آن وجود گرامى که قیام کرد در عالم براى اقامه امر و فرمان و اجراى حکم (عدل و احسان) تو آن حضرت که جان خود را در اقامه امر و فرمانت در تعب و رنج و آلام انداخت‌
(۵) و تن را در معرض شدائد و مکاره (از جور و آزار دشمنان) درآورد.
(۶) و به درگاهت در دعا عداوتش را با اقارب و خویشانش (که مشرک و منکر دعوت نبوتش گردیدند) اظهار داشت (و آنها را نفرین کرد مانند ابولهب و غیره)
مشاهده شرح های این فراز >
(۷) و در راه رضا و خشنودى تو با بستگان و قبیله خود جنگ کرد
(۸) و براى احیاى دین تو از ارحام خویش هم (که مخالف دین حق و توحید بودند) از همه برید
(۹) (و با نزدیکانش هم قطع روابط کرد) تا آنجا که نزدیکان خود را (که به خداى یکتا ایمان نیاوردند) همه را از خود دور کرد
(۱۰) و دوران و بیگانگانى که حکم تو را اجابت کردند (و اسلام آوردند) به خود نزدیک داشت‌
(۱۱) و در راه رضاى تو دوستى با دورترین مردم که ایمان آوردند
(۱۲) و دشمنى با نزدیکترین کسانش (که کافر شدند) آغاز کرد
(۱۳) و نفس شریف خود را در راه دعوت به آئین و دین تو به رنج و شدائد بسیار افکند
(۱۴) و نفس شریف خود را در راه دعوت به آئین و دین تو به رنج و شدائد بسیار افکند
(۱۵) و عمرى با اندرز و نصیحت به تربیت آنان که دعوتت را پذیرفتند پرداخت.
(۱۶) (پروردگارا) و آن رسول گرامیت از وطن خود و رحل و موضع اقامت و مسقط الراس خویش و جایگاه انس و الفتش مجبورا رها و به سوى بلاد غربت دور از شهر و دیار خود هجرت کرد با اراده ثابت و شوق موکد در راه عظمت و اعزاز دین تو (و اعلاى کلمه‌ى توحید تو) تا از تو بر علیه کافران یارى طلبید
(۱۷) تا آنکه آنچه مى‌خواست درباره‌ى کافران و منکران (از مقهور و منکوب ساختنشان انجام یافت‌
(۱۸) و آنچه درباره‌ى اولیاء و دوستان تو و تدبیر (و تربیت نیکان عالم) مى‌خواست به حد تمام و کمال رسانید
(۱۹) و بر اصلاح امور امت قیام کرد در حالى که فتح و فیروزى از یارى تو مى‌طلبید و بر ضعف خود (و قلت اعوان و کثرت دشمنان) به نصرت و یارى تو قوت و نیرو یافت‌
(۲۰) تا آنجا که در وسط خاک دشمن و معظم بلاد کافران (و پایتخت حکومت ایشان) با آنها به جنگ برخاست‌
(۲۱) و بر دشمن تهاجم و حمله‌هاى سخت در میان وطن و قرارگاه آنها کرد
(۲۲) تا آنکه بر ظهور شرع و اعلاء کلمه توحید حضرتت به او جود کراهت (کامل و مخالفت سخت) مشرکان موفق گشت (و بتهاى صورى و معنوى عالم را در هم شکست)
(۲۳) پروردگارا تو آن حضرت را در مقابل آلام و رنج و سختیها که در راه تو کشید رفعت مقام بخش و درجه‌ى اعلى در بهشت (لقاء و بهشت شهود حضرتت و بهشت رضا و قرب و بهشت عدن و فردوس) به او عطا فرما
(۲۴) آن مقامى را که هیچ یک از ملائکه‌ى مقرب و انبیاء مرسل بدان منزلت نرسند
(۲۵) و مثل و مانندش را هم در رتبه کمال وجود و معرفت (در افق اعلاى تقرب) که به آن حضرت بخشیدى در حق پاکان اهل‌بیتش و اهل ایمان از امتش عطا فرما و از حسن شفاعت (و لطف و عنایت) بزرگترین و عالیترین آنچه وعده فرموده‌اى (از مقام شفاعت کبرى) به او ببخشا (و مرحمت فرما)
(۲۶) اى خدائى که وعده تو نافذ است اى آنکه قول و عهد تو با وفاى کامل است اى آنکه گناهان و سیئات بندگان را به چندین برابر بدل به حسنات کنى که همانا حضرتت صاحب فضل و کرم بزرگ (و رحمت واسعه‌ى بى‌حد و نهایت است)